انتخابات فسا و رسانه هایی که رفوزه شدند!

ساخت وبلاگ
یاداشت اختصاصی سلام فسا: این یادداشت باید در روزهای تبلیغات انتخابات منتشر می شد، اما نگارنده را بیم آن رفت که جور دیگری برداشت شود و خرمای خاطرخواهی اش به مذاق برخی، شور و تلخ بیاید و رنگ جانبداری جناحی به خود گیرد. حالا، اما همه هیجان ها تمام شده و می شود راحت حرف زد و نگرانی آن روزها که گذشت را ندیده نگرفت.

روزهایی که همه درگیر انتخابات بودند، دنبال حرف هایی از جنس خود مردم می گشتم. حرف ها و دغدغه هایی که شاید به ظاهر خیلی هم بی اهمیت و پیش پا افتاده باشد، اما در رسانه های ما نیست. ژورنالیسمی که سال هاست فراموش شده و همین اول کار امیدوارم فراموشِ مَشیِ منتخب جدید مردم نشود.

ژورنالیسم و حرفه ای گری که جزو اقتضائات این جور فضاهاست و شوربختانه نه تنها دیده نشد که در بعضی رسانه ها که شاید بتوانم لفظ «زنجیره ای» برایشان به کار ببرم، خرج چیز دیگری شده بود. خرج بی پروایی در پراکندن هر چیز تلخ و سنگین و کوبیدن یا بالابردن هر کس تا تو انگشت به دهان بمانی که یعنی دوستانت نمی دانند اصول اخلاق حرفه ای این کار ایجاب می کند با فعالیت تبلیغ سیاسی به هم نیامیزد؟!
رسانه – بغیر از تابلودارها که تکلیف شان روشن است – طرف سیاست و سیاسیون نیست، اما ما در این چند روز، رسانه ای که امانت عمومی است را خیلی راحت سوار قطار خالی سیاست شهرمان کردیم و به ناکجا راندیم. تریبون عمومی را قربانی سیاست کردیم؛ پیاده نظام سیاست کردیم؛ آسیب پذیر کردیم و حتی پیشمرگ!

تلخ است، اما برخی رسانه های شهر بدجور در آزمون انتخابات و بازی در میدان انتظارات رفوزه شدند. ریسک خطرناکی انجام دادند و سرمایه اجتماعی شان به تاراج رفت. به جای آن که با قواعد حرفه ای اداره شوند، با قواعد سیاسی اداره شدند. نفوذ در برخی رسانه های شهر، نمایان شد و حیثیت چند رسانه و کانال اجتماعی در شبکه های مجازی - و به تبع آن حیثیت تمام مجموعه رسانه ای شهرستان- به تاراج کم تجربگی یا ماجراجویی – به بهترین تعبیر – برخی نوآمدگان، بر باد رفت تا خیلی راحت یادمان برود هدف رسانه، تأثیر است نه انتشار و بَه بَه و چَه چَه شنیدن از همفکران.
قبل از هر چیز، رسانه باید مورد احترام باشد و همه پسند و من اینها را ننوشتم تا بگویم بی طرف بمانید که به قول یکی از اساتیدمان:«بی طرفی رسانه، شعاری است که فقط در کتاب های روزنامه نگاری داده می شود.» اما هنر، تلاش در بی طرف جلوه کردن است. باید جانبداری گُل درشت خود را هر چه بیشتر پنهان کنیم. رسانه بی طرف باید آینه همه شخصیت ها، احزاب و آدم ها باشد. باید تا جایی که می توانیم به همه صداها، وزنی واحد بدهیم تا حداقل رسانه تر به چشم بیاییم. از ادبیاتی استفاده کنیم که لااقل سخن گزنده و بغض مان را آشکار نکند و عصبی و عبوس به چشم نیاییم.
به یقین، رسانه ما وقتی می تواند جریان ساز شود که خودش را در حد بلندگوی دستی اهل سیاست، پایین نیاورد و مستقل بماند. مستقل ها معمولا کسانی اند که دیگران باید خودشان را با مشی و منش شان هماهنگ کنند. در قالب های تنگ نمی گنجند و دلیلی بر وام دار بودن به این و آن ندارند تا به وقتش مجبور شوند این وام را از سر ناچاری - خدای ناکرده - در قالب باج ادا کنند. اگر رسانه در حد یک بولتن سیاسی و حزبی ایفای نقش کند، انتظارات هم از آن سیاسی می شود و باید منعکس کننده جریان یک سویه ای باشد که نتیجه اش تنها دلخواه برخی است که می خواهند دلشان خنک شود یا لَج کسی را درآورند. این اتفاقا یکی از علت های جوانمرگی رسانه نیز هست.
رسانه داری یک خدمت اجتماعی است، نه یک کالای تجاری و بازرگانی. با خیلی کارها و اشتغالات جمع نمی شود. چوبِ الفِ صفحه خالی WORDی که همیشه بر سر ماست،- مثل یک چراغ خطر چشمک زن- همیشه یادمان می آورد که این حوزه با «شکم سیری» و دنبال نام و نان بودن جور نبوده و نیست! حضور تمام وقت می خواهد و به اصطلاح «چندرغاز» درآمدش، تکافوی معیشت نیست، اما خبرنگار جماعت، خودش سختی این رسالت را پذیرفته؛ کسی دنبالش نفرستاده و برایش فرش قرمز پهن نکرده است؛ پس باید حرفه ای بماند و برخورد کند. حرفه ای بودن هم ادب و آدابی دارد و چند باید و نباید که فهرست وارش می شود این که یک رسانه خبری موفق و مردمی، حتی اگر بخواهد از یک رسانه مخالف خود خبری نقل کند به جای نشان دادن موضعش باید بگونه ای تیتر بزند که اگر به آن گوینده یا رسانه می گفتند خودتان تیتر انتخاب کنید همان را پیشنهاد می کردند یا لااقل اگر تیتر را می دیدند، دلگیر نمی شدند.
یک رسانه خبری موفق و مردمی، جَرح رسانه ای (درگیری و جوابیه تند و تیز رد و بدل کردن با سایر رسانه ها) را ضد ارزش می داند.
یک رسانه خبری موفق و مردمی، حب و بغض خود را نشان نمی دهد تا موجب رمیدن و موضعگیری مخاطب مخالف شود.
یک رسانه خبری موفق و مردمی، سیاست گریز نیست اما اصراری هم بر بازی در میدان سیاست ندارد.
یک رسانه خبری موفق و مردمی، می داند نباید مطلبی را بدون توضیح از روی خروجی اش بردارد و با رفتاری غیر حرفه ای بی اخلاق جلوه کند. اگر اشتباه کرد، حتما صادقانه عذرخواهی می کند.
قبول کنیم رسانه داری، پدیده ای سرسری و از سر تفنن و تفریح نیست. جدی و خطیر است و جنبه آیینی دارد. باید مثل سایر اصناف یک شهر، نظام و تشکل صنفی داشته باشد تا پیش از هر کس به تخلفات تخصصی حوزه خودش رسیدگی کند و پالایش درون صنفی داشته باشد. به دستگاه ها و نهادهای شهر، مشاوره بدهد، صلاحیت، تعیین کند. مرامنامه اخلاق حرفه ای تبیین و نگارش نماید؛ سواد رسانه ای مردمش را بالا ببرد و...
قبول کنیم باید یک جشنواره سالیانه با همکاری معاونت فرهنگی شهرداری، شورای شهر و اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی داشته باشیم تا برترین های هر سال، معرفی و الگوسازی شوند و مورد قدردانی قرار گیرند. عملکرد مطلوب باید تشویق شود تا منفی ها، محو گردند.
قبول کنیم از این ابزار کارآمد، کارها بر می آید و آدم ها بلند و بزرگ می کند، محاسبات به هم می ریزد و... به شرطی که به اسباب بزرگی اش پایبند باشیم و اشتباه نکنیم. زیرا ما مدیر نیستیم که اشتباهاتمان را بایگانی کنیم. پزشک هم نیستیم که اشتباهاتمان را به خاک بسپاریم. –البته دور از مدیران مدبر و پزشکان نازنین شهرمان که می دانند در مَثَل مناقشه نیست- اشتباهات ما تا آخر دنیا ثبت می شود. می ماند و قضاوت می شود؛ قضاوتی که مطمئنم اگر قدیمی ترهایمان الان اینجا کنارمان بودند با این بیت، زمزمه اش می کردند که:
ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی
کاین ره که تو می روی به ترکستان است

نویسنده: میلاد کریمی

- - , .

سلام فسا...
ما را در سایت سلام فسا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار salamfasa بازدید : 137 تاريخ : شنبه 15 اسفند 1394 ساعت: 12:34