به نمایندگی از مردم فسا، دست آقا را بوسیدم

گفتگو اختصاصیسلام فسا با پاسدار جوان فسایی مرتضی مرادی کوچی، که در جمع بازداشت کنندگان نظامیان متجاوز آمریکایی بوده است.

تصاویرش که از تلویزیون پخش شد، رفتیم به روزهای افتخار تسخیر لانه جاسوسی؛ درست مثل همان صحنه ای که به ظاهر دیپلمات های جاسوسخانه را چشم بسته بیرون می آوردند. انگار آن روز خوب خدا تکرار شده بود. چند روز بعد هم که حضرت آقا فرمودند:« این حرکتی که جوان های عزیز سپاه پاسداران ما در دریا کردند و در مقابل تجاوز دشمن از خودشان هویّت و قدرت نشان دادند -که تا حالا فرصت نشده که از اینها تشکّر بکنم؛ و واقعاً هم تشکّر می کنم از اینها- کار بسیار درستی کردند؛» خیلی نفهمیدیم چه کار کارستانی شده است، تا آن دیدار دلچسب که حضرتشان فرمودند:« بچه‌ها شجاعت به خرج دادند، فقط هم شجاعت نبود. شجاعت همراه با ایمان و همراه با درک بهنگام. یعنی در وقت عمل کردن. شما به لحظه عمل کردید، بسیار کارتان عالی و جالب بود و درست در وقت خودش هم این کار انجام گرفت. خدای متعال پشت گردن آنها زد و آنها را به آب های ما کشاند که شما را به جانشان بیندازد و آن‌طور دست‌های‌شان را روی سرشان بگذارند. این حادثه کار خدا بود و در وقت خوبی انجام گرفت و شما هم عالی عمل

کردید. زنده باشید.» شوخی نبود این حرف ها. اوج اهمیت «کار» را می رساند. کارِ خدا...
همچنان سرشار از غرور این اتفاق بزرگ خدایی بودیم که خبر رسید یکی از نسل سومی های همشهری و دلاورمان نیز در جمع دریادلان سبزپوش حافظ خلیج تا ابد فارس این حماسه خوش درخشیده و به نیابت از فسایی های همیشه پا به رکاب، سهمی در این حرکت مانای استکبارستیزانه داشته است. درست مثل ۱۳ آبان ۵۸ که فسایی ها در تصرف سفارت آمریکا خوش درخشیدند.
دیگر مجال درنگ نبود. سوژه را پیدا کردیم تا در گفت و گویی اختصاصی او را بیشتر بشناسیم و قدر بدانیم و برگی دیگر به افتخارات ضد آمریکایی شهر شرزه مان اضافه کنیم. راستی تا یادم نرفته بگویم قهرمان ما همنام «اِشلو» است و امتداد نسل فریاد دهه پرافتخار ۶۰. مرتضی مرادی کوچی که سال ۶۱ در فسا به دنیا آمده و کارشناس برق و الکترونیک در شاخه ابزار دقیق است، در این مصاحبه به ما گفت که به نمایندگی از همه مردم فسا دستان بیعت آقا را بوسیده است.


فکر می کردید روزی در مأموریتی حضور داشته باشید که در صدر خبر های دنیا قرار بگیرد؟
خیر. هرگز فکرش را نمی کردم، ولی همیشه سعی می کنم وظیفه ام را طوری انجام بدهم که وجدانم راحت باشد و آنچه در توان داشته باشم در طبق اخلاص می گذارم، چون معتقدم یک پاسدار ایده آل کسی است که در مسیر ولایت حرکت نموده و مدافع اسلام و ارزش های ناب انقلاب اسلامیباشد و در هر موقعیت مکانی و زمانی که نیاز باشد، حضوری فعال و مؤثر داشته باشد.

وظیفه ی شما در خلیج فارس چیست و دقیقا آنجا چه می کنید؟
صیانت از مرزهای آبی جمهوری اسلامی، تأمین منافع انقلاب اسلامی و ایجاد آرامش برای خود و کشورهای همسایه در خلیج فارس.

ساعت ۱۶:۳۰روز سه شنبه ۲۲دی که قایق های آمریکایی به آب های کشورمان وارد شدند، شما کجا بودید؟

به محض اعلام وضعیت ورود سربازان آمریکایی به مرزهای آبی داخلی جمهوری اسلامی بر حسب وظیفه در محل خدمت حضور یافتیم و نسبت به اجرای مأموریت در راستای ایجاد یک بستر امن برای فعالیت نیروهای خودی اقدام نمودیم و ضمن پوشش سراسری کل حوزه از لحاظ تجهیزات و ابزارهای بازدارنده مورد نیاز به تهدید ایجاد شده توسط شناورهای پشتیبانی کننده نیروهای امریکایی از هر گونه اقدام منفعلانه توسط این شناورها جلوگیری نمودیم. بعد هم با اعلام اخطارهای لازم، زمینه ایجاد امنیت جهت نیروهای خودی مستقر در جزیره فارسی را فراهم کردیم.

^{» مرتضی مرادی کوچی در محضر فرمانده معظم کل قوا}

واکنش آمریکایی ها پس از مواجهه با شما چه بود؟ ترسیده بودند؟
سربازان آمریکایی موقع دستگیری بسیار ترسان و هراسان بودند و فکر می کردند قرار است بلایی شبیه آنچه داعش با اسرای خود انجام می دهد به سرشان بیاید؛ بنابراین فقط با التماس از پاسداران درخواست می کردند که سرشان را از بدنشان جدا نکنند و زمانی که با برخورد اسلامی بچه ها در لحظه اولیه بازداشت و مهمان نوازی در ادامه زمان حضور در بازداشت مواجه شدند،شوکه شده بودند و باور چنین برخورد و رفتار مناسبی برایشان سخت بود.

آمریکایی های بازداشت شده چه تجهیزاتی باخودشان داشتند؟
این دو شناور امریکایی مجهز به مدرنترین سلاح های سبک و نیمه سنگین انفرادی بودند ولی عدم وجود ایمان، اعتقاد و باور باعث شد نتوانند هیچ استفاده ای از آنها بنمایند.

ظاهرا ناو هواپیما بر و رزم ناو آمریکایی پس از اقدام شما چند دقیقه ای تحرکات انفعالی واحساسی از خود بروز داده بودند؟ دقیقا چه اتفاقی افتاد؟ واکنش شما چه بود؟
بله. با توجه به حضور ناوهواپیمابر هری اس ترومن امریکایی و شارل دوگل فرانسوی در اطراف جزیره فارسی از هر گونه اقدام غیر حرفه ای آنها جلوگیری نمودیم؛ لازم به ذکر است در ابتدای امر، ناو هواپیمابر به محض اطلاع از وضعیت ایجاد شده، نسبت به پرواز درآوردن هواپیماها و بالگرد بر فراز جزیره فارسی اقدام نمود و قصد اجرای عملیات هلی برن و تصرف جزیره و آزاد سازی سربازان خود را داشت، ولی زمانی که با اخطارهای جدی نیروی دریایی سپاه مواجه شد از قصد خود منصرف شده و روند دیپلماتیک را جهت آزاد سازی ملوانان خود انتخاب نمود.

پیام و پیامد های این اقدام انقلابی و دفاعی را در چه می دانید؟
با توجه به شرایط حساسی که جمهوری اسلامی با آن مواجه بود و نهایی شدن سند برجام از یک طرف و تشکیل ائتلافی به رهبری عربستان سعودی از طرفی دیگر که پشتوانه نظامی خود را حضور شناورها و نیروهای امریکایی در منطقه می دانست، پس از وقوع این اتفاق و مشخص شدن ضعف و استیصال امریکا در دفاع از نیروهای خود پیام مهمی به رژیم های مرتجع منطقه

مخابره گردید تا بدانند قدرت و اقتدار جمهوری اسلامی در چه سطحی است و با توجه به اقتدار و توانمندی که به همه می فهماند دیگر نیازی به حضور بیگانگان جهت تأمین امنیت در خلیج فارس نیست.

جالب بود که این ماجرا خیلی خوب و دقیق هم مدیریت شد و به نتیجه رسید.
بله؛ به دلیل همزمان بودن این حادثه با جلسه جمع بندی رزمایشی که هفته قبل برگزار شده بود به لطف خدا فرماندهان ارشد سپاه در منطقه حضور فیزیکی و میدانی داشتند و آنرا مدیریت نمودند.

از کی درجریان دیدار با رهبر عزیز انقلاب قرار گرفتید؟
روز شنبه به من اطلاع دادند که مقدمات دیدار با رهبر معظم انقلاب فراهم شده و می بایست جهت دیدار عازم تهران شویم. بنابراین با پرواز خود را به تهران رسانده و پس از اقامت، منتظر فرا رسیدن روز موعود شدیم. البته موقعی که خبر فراهم شدن مقدمات دیدار را شنیدم، باور نمی کردم و از خوشحالی در پوست خودم نمی گنجیدم و هنوز هم فکر می کنم که خواب دیده ام. در واقع لحظه ای که یک عمر آرزویش داشتم فرا رسیده بود.

اولین باری بود که آقا را از نزدیک زیارت می کردید؟
قبلا هم ایشان را ملاقات کرده بودم، ولی از فواصل دور و در قالب مراسم رژه نظامی؛ اما چنین دیداری از نزدیک آن هم همراه با صمیمیت و لبخند توأم با رضایتی که بر لبان شان نقش بسته بود، شوق من را مضاعف می کرد.

آقا را کجا ملاقات کردید؟
روز یکشنبه ۴ بهمن برای دیدار با آقا عازم حسینیه امام خمینی(ره) شدیم. هنگام نماز ظهر در محل ملاقات مستقرشدیم؛ تا اینکه لحظه دیدار فرا رسید و رهبر عزیزمان در جمع ما حاضر شدند. بعد از اقامه نماز ظهر و عصر، دایره وار دور اتاق ایستادیم و ایشان بصورت تک به تک، حاضرین را مورد تفقد قرار دادند. هر کسی خواسته ای داشت؛ یکی از بچه ها چفیه ایشان را درخواست کرد و یکی دیگر که از سادات است و همسرشان هم از سادات هستند، تسبیح آقا را به تبرک برای همسرش درخواست کرد و ایشان هم موافقت کردند.

از آقا چه خواستید ؟
من فقط از آقا دعا خواستم. وقتی آقا مقابل من رسیدند، با ایشان دست دادم و درخواست کردم که برای رفع مشکلات و گرفتاری هایمان دعا کنند. ایشان در جواب فرمودند:« مشکلات همیشه وجود دارند و اگر وجود نداشته باشند، جای تعجب دارد! باید به خداوند متعال توکل نمود. » بعد از ایشان تقاضا کردم اجازه بدهند دستان مبارکشان را ببوسم که ایشان موافقت کردند و این موهبت شامل حال من شد و از این بابت خیلی خوشحالم. من در این دیدار نماینده شهر عزیزم فسا و مردم خونگرمش علی الخصوص عشایر غیور بودم و آرزویم دیدار مجدد ایشان است. ان شاءالله روزی و قسمت همه همشهری های عزیزم باشد.

شما از عشایر هستید؟
بله. مفتخرم که از عشایر شهرستان فسا هستم.

کدام طایفه؟
طایفه علیمرادی.

هرچند وقت یک بار به فسا سر می زنید؟
سعی می کنم هر ماه خودم را به فسا برسانم و با پدر و مادر و اقوام دیداری تازه کنم.

و در خاتمه؟
تشکر ویژه ای از همسر عزیزم دارم که با صبر و بردباری و زندگی در شرایط سخت و دوری از شهر و خانواده اش همیشه در کلیه مأموریت ها، یار و یاورم بوده و خیالم را از بابت نگهداری و تربیت فرزندانم راحت کرده است.

- - , .

سلام فسا...